89/5/19
3:11 ع
41- سخت است نه که سنگ.بیابان گرد است نه که مرد است . تخم ریز است نه که مرغ است.کلید آهنین قفلش گشاید
42- کدام است گنبدی که در ندارد.زهر بچه دو صد مادر بزاید،هزاران بچه دارد در شکم بیش.که ندارد به آشیانه قرار
43- چیست آن مرغ آتشین منقارو قنا عذاب النار ؟ شب و روز اندر آب می گوید.سرخ و سبز و سپید پوشیده
44- چیست آن لعبت پسندیده.با دو صد احترام خوابیده ؟ در میان دو کاسه چوبین.رخت سیه و سبز کلاهی دارد
45- آن چیست که در برگ پناهی دارد.من در عجبم کاین چه گناهی دارد؟ پوستش بکنند و سینه اش چاک کنند.گر آب تنی کنی، تنش آب شود
46- آن چیست که در سه و قت کمیاب شود.گر سرد شود ، زندگی از سر گیرد؟ گر گرم شود گریه کند تا میرد.از خمی هر دو سر به هم دارد
47- این چه باشد که پشت خم دارد.صد منی را به پشت بر دارد ؟ وزن او نیست خود به صد مثقال.پرنیان پیکر و آهن دل و فولاد پر است
48- آن چه مرغیست تا اوج هوا رهسپاراست.کاندرین صحرا بدیدم یک عجایب جانور
49- یک معما از تو پرسم ای حکیم پر هنر.پای او مانند اره ، شیر سینه، اسب سر، مور چشم ،مار دم ،کرکس پرو عقرب شکم.نیم پر شد پر تهی ، یعنی چه چیز
50- یک معما با تو دارم، ای حکیم با تمیز.مرغ آتشخوارم و آتش پر و بال من است
51- بلبل این باغم واین باغ بستان من است.هر که حل کرد این معما پیرو استاد من است. استخوانم نقره و اندر شکم دارم طلا.که آتش در میان آب می گشت
52- عجایب صنعتی دیدم در این دشت.دو اسم زنده دارد از دو حیوان
53- عجایب لعبتی زرد است و بی جان.رعنا پسران شوخ و دلکش دارد
54- شیراز پری رخان مهوش دارد.بنگر که دلم از تو چه خواهش دارد از هر سر مصرعی حروفی بردار.نه در دارد نه دیوار و حصاری
55- عجایب گنبد والا تباری.درونش هست لشکر بیشماری .بنازم قدرت پروردگاری.پریرویان به بستان تازه دیدم
56- عجایب صنعت نادیده دیدم.به یک محمل دو صد دردانه دیدم! چو دست بردم گل از باغش بچینم.همه چادر سفید سینه بلوری
57- از آن بالا میاد یک دسته حوری.چون به سن سی رسد بچه شود!
58- دختری چهارده ساله بالغ شود.پرش سیب و گلابی
59- دستمال آبی آبی .چشمه آبش را ببین شط فراتش را ببین
60- گنبد سرخ چمنی ،توش گل سرخ یمنی.لب تا لب آن میان زنجیر است
در قسمت نظر دهی جواب ها را بدهید و جایزه بگیرید